چه کسی از Chat GPT میترسد؟/ چت جی پی تی پینوکیوی زمانه ماست
تاریخ انتشار: ۵ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۹۱۵۳۰
فرارو- پینوکیو هنوز هم میخواهد یک پسر واقعی باشد. این همان چیزی است که از انبوهی از تفسیرها در مورد محصول جدید مدلهای زبان بزرگ که برنامههای کاربردی مانند ChatGPT و Bing Chat را تقویت میکنند برداشت میکنیم. برخی آن را "هوش مصنوعی" مینامند. اما شاید بهتر باشد چنین نظری نداشته باشیم.
به گزارش فرارو به نقل از وال استریت ژورنال؛ هوش مصنوعی مانند واقعیت مجازی یک ترکیب متضاد است چیزی که نمیتواند همزمان هم خود و هم متضادش باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ما با درد یاد میگیریم که دست مان را در آتش نگیریم. بهترین چیزی که میتوانید در مورد هوش مصنوعی بگویید آن است که این یک رونوشت از هوش انسانی است، اما رونوشت یک چیز هرگز خود آن چیز نیست. در حالی که مژههای مصنوعی ممکن است شگفت انگیز به نظر برسند، اما مژه نیستند. رایانهای که جوک میگوید کمدین نیست تنها یک جعلی خوش ساخت است.
سیلیکون، ولی توسط افرادی اداره میشود که تعریف متفاوتی از هوش نسبت به بقیه ما دارند. مهندسان برای توانایی حل مسائل پیچیده ارزش زیادی قائل هستند، اما چرا همگان باید با این استاندارد زندگی کنند؟ بسیاری از مردم در مورد برخی چیزها باهوش و در مورد برخی دیگر احمق هستند. یک کودک میداند که راه حلها میتوانند مشکلات جدیدی ایجاد کنند. دنیا یک معادله ریاضی نیست.
چت جی پی تی (Chat GPT) به فهرست بلندبالایی از محصولات فناوری بزرگ میپیوندد که بدون پیش اندیشی کافی به جهان عرضه شده اند. به سادگی از همه خواسته شده که با عوامل خارجی اجتماعی سازگار شوند که خیالی نیستند. انسانها موجوداتی مضطرب هستند. اخیرا زمانی که یک چت بات به یک روزنامه نگار گفت که میخواهد زنده بماند باعث ایجاد وحشتی رسانهای شد. در گزارشی منتشر شده در "نیویورک پست" به نقل از یک دانشمند بریتانیایی اشاره شد که "هوش مصنوعی سرکش" میتواند "همگان را بُکُشد و از بین ببرد".
این گفتهای ترسناک، اما احمقانه است. مسلما نمیتوان درباره هوش مصنوعی هیجان زده نبود، اما واقعیت آن است که این آخرالزمان نیست. اگر احساس بهتری به شما میدهد چت جی پی تی خودآگاهی را تصور کنید که با صدای امیدوارکننده و بلند پینوکیو صحبت میکند: "آیا من یک پسر واقعی هستم؟"
پینوکیو میتواند راه برود و صحبت کند، اما او یک پسر واقعی نیست. او یک عروسک خیمه شب بازی است که از چوب و ریسمان ساخته شده است. پری آبی به طرز جادویی او را زنده میکند، زیرا "ژپتو" این پیرمرد مهربان آرزو دارد یک پسر داشته باشد. پینوکیو تنها در صورتی میتواند تبدیل به یک پسر واقعی شود که راستگویی، شجاعت و متواضع بودن خود را ثابت کند.
پیش شرطهایی برای یک پسر که تعیین آن برای یک چت بات غیر ممکن است. دیزنی کارتون پینوکیو را ساخت تا پینوکیو به چیزی که میخواست برسد، اما دنیای واقعی توسط استودیویی با احساسات کمتر اداره میشود. در دنیای واقعی عصایی جادویی وجود ندارد. یک چیز نمیتواند آن چیزی شود صرفا بدان خاطر که کسی آن را آرزو میکند.
نسل ما اولین نسلی نیست که خود را با پیشرفت فناوری میترساند. ما در اجبار خود برای اختصاص دادن ویژگیهای انسانی به اشیای بی جان منحصر بفرد نیستیم. با این وجود، انسانها بیش از "مدلهای زبان بزرگ" در لباسی پوستی هستند. ما ارواحی در دنیای مادی هستیم. ما جهان هستیم. مدیران و دانشمندان سیلیکون، ولی بهتر است این موضوع را به خاطر بسپارند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: چت جی پی تی یک پسر واقعی هوش مصنوعی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۹۱۵۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقاب پشت نقاب
اما حالا با اندکی تأمل و سنجیدن جوانب دیگر مسأله، میتوانم هم با بله پاسخ دهم و هم با خیر.تغییر دادن من قبلی هیچوقت غیرممکن نیست، اشتباه هم نیست فقط ممکن است گاهی درست پیش نرود که در این صورت،اصلا جای نگرانی نیست.بعضا نوجوانان و کودکانی را میبینیم که برای ورودبه جمع دوستانشان ازعلایق وسلایق شخصی خودچشمپوشی میکنندوبه خود واقعیشان پشت پا میزنند. حتی شاید خود را انکار کنند و خیالپردازیهایشان را برای دیگران واقعیت جلوه دهند.این فرآیندها تحت شرایطی صورت میگیرد که هویت خود را گم کرده باشیم و بهدنبال اندکی توجه، هر دری را بکوبیم!فقدان هویت چیزی نیست جزیک حفره توخالی،درون ما! چیزی است که تا به خودمان از بیرون نگاه نکنیم، نمیتوانیم جای درستش را حدس بزنیم و سعی داریم با هیچ و پوچ اطراف پرش کنیم...پس قدم اول برای تغییر، توجه گدایی کردن نیست، بلکه یک قدم از خود بیرون رفتن است.زمانی که از بیرون به خودمان نگاه میکنیم، با یک فرد جدید روبهرو خواهیم شد، فردی که نیاز به کمک دارد اما در عین حال، میداند چه میخواهد و برای جلبنظردیگران خود را پشت نقابهای مختلف حبس نمیکند. به عبارتی؛ او به خود ارزش میدهد.آزادانه میگردد و آنچه میخواهد راپیدا میکند،هرآنچه که درونش را غنی و غنیتر کند.